کفشهایم کو؟




عکاس: تیمور آرمان
منتقد: حمیدرضا بهنام فر



با گامهای کوتاهش بر گستره ای از آبی آسمانی، بی توجه به گامهایی که آن سو تر به تندی برداشته می‌شود، احساسات مخاطب را با خود همراه می‌سازد این قهرمان صبور.

 

در اولین برخورد با عکس، کنتراست رنگی قوی بین فامهای سپید و آبی، نگاه مخاطب را قاطعانه به سمت “مرد بدون پا”، یکی از دو ابژه ی اصلی قاب که سطح وسیعتری را نسبت به ابژه ی دیگر، “دو پای در حال حرکت”، به خود اختصاص داده، جلب می‌کند. پس از این خوانش نخستین، نگاه بین دو ابژه ی اصلی قاب رفت و برگشت می‌کند و این تبادل نگاه که حاصل قابگیری قوی ثبت است، در لایه ی معنایی اثر بر قلب مخاطب چنگ می‌زند. توجه کنید که این تبادل نگاه بر روی یک محور مورب و بی تعادل انجام می‌گیرد که این بی تعادلی در کنار همرنگی پوشش لباس دو ابژه ی اصلی  تأثیر عمیق تری بر احساس مخاطب می‌گذارد.

 

گر چه موقعیت قرارگیری “مرد بدون پا” در منطقه ی ابهام بصری (بین مرکز قاب و خط فرضی یک سوم سمت چپ قاب)، منطقه ی پشت “مرد بدون پا” را به مرگ بصری کشانده است، در سوی دیگر قاب، قطع هنرمندانه ی “دو پای در حال حرکت” از بالای زانو و موقعیت قرارگیری آن بر ضلع بالایی قاب با توجه به نیرویی که این ضلع به این ابژه اعمال می‌کند و آن را به سمت بیرون قاب می‌کشاند، علاوه بر خرق هدفمند قوانین اصلی ترکیب بندی در عکاسی، با تلاش در جهت بیرون راندن “دو پای در حال حرکت” از قاب، پارادکس تصویری قوی ای ایجاد کرده است بدین گونه که "پا"، اندام تحتانی بدن انسان که نماد ایستادن و حرکت است از سوی بالا از قاب خروج می‌کند و "مرد بدون پا" که فاقد این اندام در بدن خود می‌باشد بی توجه به این اتفاقات در پایین قاب به حرکت خود ادامه می‌دهد؛ "پایین"؛ به این کلمه اندکی دقت کنید، "صفت نسبی" و "قید"ی که از واژه ی "پا" مشتق شده است!

 

قهرمان این نمایش، سپید پوشیده است و بر گستره ای از فام آبی گام بر می‌دارد. رنگ سپید نماد معصومیت و پاکی است و رنگ آبی، از رنگهای اصلی و مهمترین رنگ آرامش دهنده است، رنگی که آرامش فکری و جسمی، اطمینان خاطر درونی و اعتماد به نفس را گسترش می‌دهد. آبی رنگ آسمان، اقیانوس و خواب می‌باشد. قهرمان معصوم نمایش بر بستری از آرامش گام بر می‌دارد.

 

سر "مرد بدون پا" اندکی به سمت راست خود متمایل شده و در چهره و نگاهش که با شیب ملایمی به سوی زمین دوخته شده است، نه تنها نشانی از خرسندی و شادی به چشم نمی‌آید که مایه هایی از شرم و حیایی کودکانه نیز هویداست و در تلاشی ناکام سعی در غلبه بر اتمسفر سنگینی دارد که او را به قدرت در بر گرفته است، نگاههایی که گامهایش را گاه از سر ترحم و گاه از سر تحسین مشایعت می‌کنند. او که به دلیل معلولیت جسمی‌اش کمتر در میان مردم و به ویژه در آماج نگاهها قرار گرفته، اینک تلاش دارد با گامهای کوتاهش بیش از نیمی از مسیر باقیمانده بر این گستره ی آبی را که علیرغم همه ی ویژگیهای ذاتی‌اش در القای حس آرامش، در مورد قهرمان معصوم این نمایش، بی اثر مانده است، بپیماید تا هر چه سریعتر از قاب خارج شود.

 

منطقه ی پشت سر "مرد بدون پا" با هبوط به منطقه ی مرگ بصری، از آرام گرفتن قهرمان نمایش در یک سوم سمت چپ قاب جلوگیری می‌کند و با ایجاد خرقی دیگر در قوانین ترکیب بندی عکاسی، کارکردی معنا گرایانه در صحنه سازی این نمایش موفق پیدا می‌کند و این پرسش را به ذهن مخاطب می‌آورد که آیا تا لختی دیگر با خروج قهرمان نمایش از قاب و استیلای منطقه ی مرده بر گستره ی قاب، آرامش به چهره ی قهرمان بازخواهد گشت؟


 

===============================================================

فتوریویو:
 

منتقد، با بهره ای که از نثر ادبی در سبک رمانتیسیسم (1) در آغاز نقد خود می گیرد، به ظرافت و زیبایی احساسات خواننده نقد را با محتوای عکس همراه می کند.

اهمیت این قسمت از نوشته غیر از تسهیل ارتباط مخاطب با متن، اشاره های کوتاه و نشانگانی است که در فرم عکس دیده می شود، در حقیقت منتقد در این عبارات کوتاه به اختصار از بیان "فرم" و نیز "زبان بدن" بهره جسته است بدون اینکه مستقیما به هیچ یک اشاره ای کند.

اگرچه منتقد اعتقاد دارد، ابژه اصلی به ویژه به سبب کنتراست با زمینه و سهمبری بیشتر از سطح ، در جلب توجه چشم مخاطب موفق عمل می کند اما به سبب مکان قرارگرفتن و عدم فاصله معنی داری که از مرکز کادر - نقطه مرگ بصری - دارد، آن را درگیر مشکل ایجاد "ابهام بصری" در مخاطب می داند و مکانیابی و ترکیب عکس را از ترکیب مطلوب فاصله دار می بیند.

منتقد از نمادشناسی رنگها بهره شایسته برده و با شرحی که بر آنها می نگارد، نقدی آموزشی را به مخاطب عرضه می کند.

نقد از زبان شناسی بدن در قسمتهای مختلف در راستای بیان محتوای مورد نظر خود استفاده کرده و سعی نموده فرم را با مفاهیم Body Language همراه کند که در این زمینه به خوبی از عهده برآمده است.

نقد با استفاده از بار معنایی عمیق واژه هایی چون "مرگ بصری" و "هبوط"، ضمن ایجاد جرقه های ادبی ، احساسی و بصری، ذهن مخاطب را به شهود استمرار عکس دعوت می کند و به این ترتیب معنای ایستایی زمان در عکس را در هم می شکند.


 


1- رمانتیسیسم را همانطور که از نامش پیداست، باید نوعی واکنش احساسی در برابر خردمحوری به‌ شمار آورد. تمایلی به برجسته کردن خویشتن انسانی

 

اقتدار و نقدی بر آن



عکاس: سهراب تمله
نام عکس: اقتدار
منتقد: حمیدرضا بهنام فر

یک درخت، ردیفی از درختان و حصارهای چوبی بر پهنه ای از علفزار، زیر آسمانی ابری و گرفته، همه ی دریافتی است که در برخورد نخست نصیب نگاه مخاطب  می‌شود.

 

تکدرخت با سطح وسیعی که در نیمه ی چپ قاب اشغال کرده است و کنتراست قابل توجهی که با پسزمینه ی آسمان دارد، به قدرت، نگاه را در خوانش ابتدایی تصویر به سمت خویش جلب می‌کند. موقعیت قرارگیری مرکز سنگینی شاخ و برگ درخت در نقطه ی طلایی (Key Point) سمت چپ بالا است که بیشترین انرژی را در قاب دارد و نگاه را از آن جا به سمت پایین بر روی تنه هدایت می‌کند و به ردیفی از درختان می‌رساند.

 

شکل دیدگانی قوی عمودی تکدرخت با توجه به ویژگیهای ذاتی خطوط عمودی که نمایش دهنده ی بلندی و گرمی هستند و اجازه نمی‌دهند نگاه، آزادانه در فضای عکس نفوذ کند، در تقابل با ردیف افقی درختان که نگاه را در دوردست، در فصل مشترک آسمان و زمین بر روی افق می‌گستراند و آرام می‌سازد، تعادل فرم گرایانه ی زیبایی را ایجاد کرده است. در این میان حضور چند خط مورب از جمله خط حاصل از شکل ابرها در سمت راست و بالای قاب، خطوط مورب شاخه های تکدرخت، حصار پشت تکدرخت و خط موربی که از اختلاف تونالیته در پهنه ی علفزار در سمت چپ و پایین قاب ایجاد شده است، با ایجاد اندکی بی نظمی و عدم ورودشان در ترکیب بندی هندسی قاب، ظرایف این قابگیری را افزون ساخته است.

 

نکته ی مهم دیگر، حذف رنگ یا به عبارت بهتر، قرار دادن تصویر در بازه ی تونالیته ی سفید، خاکستری و سیاه است که با تقویت تمرکز بر نقش فرمالیستی المانها و ارتباط آنها با یکدیگر، عکس را در دسته بندی مودی لنداسکیپ ( چشم اندازهای بیانگر حالتی خاص در طبیعت) قرار می‌دهد. شاخه ای در عکاسی که از لنداسکیپ کلاسیک مشتق شده و تلاش دارد تا صرفا در چشم اندازهای زیبای طبیعت باقی نماند و با تغییرات هدفمند در تونالیته، کنتراست، اشباع رنگها و پارامترهای دیگر، فضای عکس را به سمت حالتهای خاص نظیر تنهایی، دورافتادگی، وسعت و مضامینی از این دست متمایل سازد.

 

از زاویه ی دیگر، تعداد درختان دوردست، سیزده عدد است و عدد سیزده، نزد اغلب اقوام و فرهنگها نحس، شوم و نامبارک شمرده می‌شود و در طول قرنها سعی شده از استفاده از این عدد پرهیز شود. از این دیدگاه نشانه شناسانه، سیزده درخت در خط افق در برابر تکدرختی که به وضوح از گونه و جنس آنها نیست صف آرایی کرده اند زیر آسمانی گرفته و تیره و انتظار می‌کشند حادثه ای شوم را برای تکدرخت این نمایش که به اقتدار ایستاده است و آماده برای این رویارویی.

 

حصارهای چوبی و به خط شدن درختان، استعاره هایی هستند از حضور انسانی که گرچه در قاب غایب است ولی شاید در برنامه های  مداخله جویانه اش در طبیعت جایگاهی برای این تکدرخت تعریف نشده باشد.


===============================================


نقد بالا را که برای بخش "یک عکس برای نقد" در سایت آموزش تخصصی نقد عکس، "فوتوریویو" فرستادم از سوی کارشناس این سایت، پذیرفته و منتشر شد و البته مهمتر از آن، نظر ارزشمند کارشناس فوتوریویو بر این نقد بود که آن را در این جا برایتان می آورم.


نظر کارشناس فتوریویو:
 

منتقد، نقد خود را با توصیف عکس آغاز می کند و با ظرافت به سوی تفسیر آن گردش می کند.
 

نقد نه تنها مسیر پیمایش تصویر توسط چشم را در ورود به کادر، تمرکز بر روی نقطه طلایی و انتقال نگاه از مسیر تنه درخت به سوی زمین بیان می کند بلکه با اشاره به علت بروز این واکنش، به نقد خود جنبه آموزشی نیز می دهد و به مخاطب در درک استدلال نقد خود کمک می کند.

این گرایش در قسمتهای مختلف نقد مانند اشاره به ویژگی خطوط عمود، تعریف اصطلاح مودی لنداسکیپ
، شرح عدد "سیزده" به وضوح نمایان است.  به همین سبب می توان در نقد، "توصیف"، "تفسیر" و "آموزش" را به صورتی منسجم در کنار هم یافت.


نقد از استحکام و گیرایی مناسبی برخوردار است.


نقد با استفاده از المانهای موجود در ثبت، از مبحث "نشانه شناسی" استفاده شایسته ای نموده و به حیطه نقد فراگیر وارد شده است.

 

پیشنهاد فتوریویو:
 

با توجه به شرح قوی فرم، توجه به خط بصری حاصل از نقاط تیره و پی در پی درختان کوچک، و نقش آنها در ترکیب بندی و تقسیم بندی فضاها و نیز ایجاد تعادل در ثبت قابل توصیه است.

محتوای متن، نشان می دهد که منتقد، همواره در نقد خود، عنوان عکس را، در ذهن داشته و عکس را با نگاه به "اقتداری" که در قالب یک "تقابل" ظاهر می شود تفسیر نموده است؛ که البته نه تنها ایرادی به نقد وارد نیست که می تواند، از نقاط قوت نقد شمرده شود. لیکن به عنوان یک نکته؛ محدود نشدن منتقد به شرح و عنوان عکس ها همواره قابل توصیه است.


هرچند نماد و نشانه همواره به عنوان مترادف به کار می روند، اما با توجه به تخصصی بودن نقد حاضر، تمایز قائل شدن میان "نماد" و "نشانه"، قابل توصیه است.

با توجه به اینکه نشانه‌های تصویری
مانند اصل خود هستند و عموماً بدون توضیح تقریباً قابل درکند، در حالی که نمادها منحصراً از طریق قراردادهای اجتماعی مفهوم پیدا می‌کنند و غالباً از طریق آموزش مستقیم باید آموخته شوند؛ شاید استفاده از واژه "نماد شناسی"، برای عدد "سیزده" مناسب تر باشد.



مرجع: سایت آموزش تخصصی نقد عکس، "فوتوریویو"

انتشار یک پی نوشت


یکی از پی نوشتهای من بر عکسی از "علی محمدی ناصح" با عنوان "تاریک..گم..زمان" در سایت عکاسی، در یک سایت آموزش تخصصی نقد عکس با نام "فوتوریویو" زیر عنوان "نقد جامع" منتشر شده است.


سوای احساس خرسندی ناشی از این انتخاب، احساس میکنم بار مسؤولیتم در نگارش پی نوشت عکسها دست کم در سایت عکاسی که ابرام بیشتری در گریز از خلاصه گویی پای عکسها دارد، افزون شده است. به علاوه این اتفاق را همراه با تشویقهای استاد عزیز جناب "آحسان قنبری فرد" در ادامه ی این سبک نگارش پی نوشتهایم، بسان نشانه هایی میبینم که مسیر آموزه هایم را در دنیای زیبای هنر عکاسی، متأثر میسازند.


برای مشاهده ی این پی نوشت در سایت "فوتوریویو" لطفا اینجا کلیک کنید.


Watching the horizon, Work-flow


In this work I show you the magic effect of tonality and its function to approach a desired atmosphere in photos. so like my another works I will use my favorite plugin, Nik Software Color Efex Pro 3.0 Complete in CS5 during the process.

 

 

1. My stuff for this work was a zoom-back shot from this great photo from my dear friend, Kuki Walsch. you can see this work in Fotoblur: (Click here).

 

 

2. Result of zoom-back shot.

 

 


3. Actually these crop and rotation were done in later steps but for better description I have to bring it here in this step!

 

 

4. And as usual in most of my works a non linear resizing to 4700 X 3000 pixels.

 

 

5. in this step I applied horizontal motion blur effect and harsh texture got a soft look.

 

 

6. For using the highest energy key point of frame, top-left, resized work horizontally flipped.

 

 

7. Creating a lovely sun with low opacity soft brushing.

 

 

8. For removing vivid horizontal lineations at the right margin, applied vertical motion blur effect in this area using a layer mask.

 

 

9. Adding these two lovers in the lowest energy key point of frame, bottom-right.

 

 


10. Some Hue/saturation adjustments applied to this layer (press & hold alt key for win and click on the border of target layer and adjustment layer).

 

 

11. Making shadow by duplicating two people layer and rotating then warp transforming it.

 

 

12. For treating head shadows and making a uniform toning overall the shadow, in Levels adjustment layer, playing with mid-tones slider did work very well.

 

 


 

13. Until this step, principal elements have composed and from now my target is work on tonality and light and approaching the final atmosphere. at first some changes applied in Levels adjustment layers in RGB, Red and Blue channels. 

 

 

 

14. I usually use Bi-Color effect from Nik Software Color Efex plugin and result is always awesome!

 

 

15. Applying Fog effect from Nik Software Color Efex plugin in some areas in ground.

 

 

16. Applying Indian Summer effect from Nik Software Color Efex plugin . 

 

 

 

17. Applying Ink effect  from Nik Software Color Efex plugin.

 

 

 

18. First texture layer with 10% opacity that removed in some areas by using a layer mask.

 

 

 


19. Second texture layer actually is my favorite and this time with 9% opacity and of course in desaturated mode. 

 

 

 

 

20. In Levels adjustment layer and in RGB, Red and Blue channels, I applied the last changes to make my favorite surreal fine toning!

 

 

And the final image.

No trees No poem, Work-flow

 

When I took this shot from a boat at Babolsar beach, I didn't have any idea about this boring picture, but... here is work-flow of my idea four weeks later:

 

 

   1. Importing RAW file into ACR & make a TIF 16 bit output file for working in CS5, this crop you see, done some steps later but I have to bring it in first step due to lack of uncropped layers after work. after crop I often set image size as 4700 pixels in width and 3000 pixels in height.

 

 

   2. Applying vertical Motion Blur effect for abstraction in forms and atmosphere.

 

 

   3. Applying horizontal Motion Blur effect on bottom using a layer mask & brushing with low opacity soft brush.

 

 

   4. Levels adjustment layer with some changes in RGB channel to increase contrast of lines.

 

 

   5. In the most important step, after checking some various effects, I choose this Bi-color effect obtained by Nik Software Color Efex plugin.

 

 

   6. Second vertical Motion Blur effect to improve forms performance.

 

 

   7. For creating a conversation, a dialogue or a relationship between elements in conceptual layer of work I usually help from free flying birds. in this work I invited these birds from a photo from my friend Ryuki okuzaki.

Link of this photo in Fotoblur: (Click here).

 

 

   8. For selecting birds, from Select menu click Color Range... and in opened window on Select pull-down box click Shadows and then OK, copy & paste them in a new layer.

 

 

   9. In this step I removed unnecessary areas in birds layer by eraser tool and applied Flip Horizontal from Edit menu, Transform sub menu and moved them to their position.

 

 

   10. As usual in my recent works, using a texture for abstraction in details & atmosphere.

 

 

   11. Setting opacity of layer on 11%.

 

 

   12. Adding Hue/Saturation adjustment layer on texture layer. (Press & hold Alt key & click on border between adjustment layer & target layer for applying adjustment on target layer not all below layers.)

 

 

   13. Decreasing Saturation of texture layer keeps toning obtained by Bi-color effect in step 5.

 

 

   14. For increasing contrast of lines in texture layer another adjustment layer, this time Levels, added on texture layer with some changes in RGB channel.

 

 

   15. Second texture layer to reach a moody smoky sky.

 

 

   16. Setting opacity of texture layer on an optimum value, for this one 42%. I removed unnecessary areas using a layer mask and brushing.

 

 

And the final image.