اقتدار و نقدی بر آن



عکاس: سهراب تمله
نام عکس: اقتدار
منتقد: حمیدرضا بهنام فر

یک درخت، ردیفی از درختان و حصارهای چوبی بر پهنه ای از علفزار، زیر آسمانی ابری و گرفته، همه ی دریافتی است که در برخورد نخست نصیب نگاه مخاطب  می‌شود.

 

تکدرخت با سطح وسیعی که در نیمه ی چپ قاب اشغال کرده است و کنتراست قابل توجهی که با پسزمینه ی آسمان دارد، به قدرت، نگاه را در خوانش ابتدایی تصویر به سمت خویش جلب می‌کند. موقعیت قرارگیری مرکز سنگینی شاخ و برگ درخت در نقطه ی طلایی (Key Point) سمت چپ بالا است که بیشترین انرژی را در قاب دارد و نگاه را از آن جا به سمت پایین بر روی تنه هدایت می‌کند و به ردیفی از درختان می‌رساند.

 

شکل دیدگانی قوی عمودی تکدرخت با توجه به ویژگیهای ذاتی خطوط عمودی که نمایش دهنده ی بلندی و گرمی هستند و اجازه نمی‌دهند نگاه، آزادانه در فضای عکس نفوذ کند، در تقابل با ردیف افقی درختان که نگاه را در دوردست، در فصل مشترک آسمان و زمین بر روی افق می‌گستراند و آرام می‌سازد، تعادل فرم گرایانه ی زیبایی را ایجاد کرده است. در این میان حضور چند خط مورب از جمله خط حاصل از شکل ابرها در سمت راست و بالای قاب، خطوط مورب شاخه های تکدرخت، حصار پشت تکدرخت و خط موربی که از اختلاف تونالیته در پهنه ی علفزار در سمت چپ و پایین قاب ایجاد شده است، با ایجاد اندکی بی نظمی و عدم ورودشان در ترکیب بندی هندسی قاب، ظرایف این قابگیری را افزون ساخته است.

 

نکته ی مهم دیگر، حذف رنگ یا به عبارت بهتر، قرار دادن تصویر در بازه ی تونالیته ی سفید، خاکستری و سیاه است که با تقویت تمرکز بر نقش فرمالیستی المانها و ارتباط آنها با یکدیگر، عکس را در دسته بندی مودی لنداسکیپ ( چشم اندازهای بیانگر حالتی خاص در طبیعت) قرار می‌دهد. شاخه ای در عکاسی که از لنداسکیپ کلاسیک مشتق شده و تلاش دارد تا صرفا در چشم اندازهای زیبای طبیعت باقی نماند و با تغییرات هدفمند در تونالیته، کنتراست، اشباع رنگها و پارامترهای دیگر، فضای عکس را به سمت حالتهای خاص نظیر تنهایی، دورافتادگی، وسعت و مضامینی از این دست متمایل سازد.

 

از زاویه ی دیگر، تعداد درختان دوردست، سیزده عدد است و عدد سیزده، نزد اغلب اقوام و فرهنگها نحس، شوم و نامبارک شمرده می‌شود و در طول قرنها سعی شده از استفاده از این عدد پرهیز شود. از این دیدگاه نشانه شناسانه، سیزده درخت در خط افق در برابر تکدرختی که به وضوح از گونه و جنس آنها نیست صف آرایی کرده اند زیر آسمانی گرفته و تیره و انتظار می‌کشند حادثه ای شوم را برای تکدرخت این نمایش که به اقتدار ایستاده است و آماده برای این رویارویی.

 

حصارهای چوبی و به خط شدن درختان، استعاره هایی هستند از حضور انسانی که گرچه در قاب غایب است ولی شاید در برنامه های  مداخله جویانه اش در طبیعت جایگاهی برای این تکدرخت تعریف نشده باشد.


===============================================


نقد بالا را که برای بخش "یک عکس برای نقد" در سایت آموزش تخصصی نقد عکس، "فوتوریویو" فرستادم از سوی کارشناس این سایت، پذیرفته و منتشر شد و البته مهمتر از آن، نظر ارزشمند کارشناس فوتوریویو بر این نقد بود که آن را در این جا برایتان می آورم.


نظر کارشناس فتوریویو:
 

منتقد، نقد خود را با توصیف عکس آغاز می کند و با ظرافت به سوی تفسیر آن گردش می کند.
 

نقد نه تنها مسیر پیمایش تصویر توسط چشم را در ورود به کادر، تمرکز بر روی نقطه طلایی و انتقال نگاه از مسیر تنه درخت به سوی زمین بیان می کند بلکه با اشاره به علت بروز این واکنش، به نقد خود جنبه آموزشی نیز می دهد و به مخاطب در درک استدلال نقد خود کمک می کند.

این گرایش در قسمتهای مختلف نقد مانند اشاره به ویژگی خطوط عمود، تعریف اصطلاح مودی لنداسکیپ
، شرح عدد "سیزده" به وضوح نمایان است.  به همین سبب می توان در نقد، "توصیف"، "تفسیر" و "آموزش" را به صورتی منسجم در کنار هم یافت.


نقد از استحکام و گیرایی مناسبی برخوردار است.


نقد با استفاده از المانهای موجود در ثبت، از مبحث "نشانه شناسی" استفاده شایسته ای نموده و به حیطه نقد فراگیر وارد شده است.

 

پیشنهاد فتوریویو:
 

با توجه به شرح قوی فرم، توجه به خط بصری حاصل از نقاط تیره و پی در پی درختان کوچک، و نقش آنها در ترکیب بندی و تقسیم بندی فضاها و نیز ایجاد تعادل در ثبت قابل توصیه است.

محتوای متن، نشان می دهد که منتقد، همواره در نقد خود، عنوان عکس را، در ذهن داشته و عکس را با نگاه به "اقتداری" که در قالب یک "تقابل" ظاهر می شود تفسیر نموده است؛ که البته نه تنها ایرادی به نقد وارد نیست که می تواند، از نقاط قوت نقد شمرده شود. لیکن به عنوان یک نکته؛ محدود نشدن منتقد به شرح و عنوان عکس ها همواره قابل توصیه است.


هرچند نماد و نشانه همواره به عنوان مترادف به کار می روند، اما با توجه به تخصصی بودن نقد حاضر، تمایز قائل شدن میان "نماد" و "نشانه"، قابل توصیه است.

با توجه به اینکه نشانه‌های تصویری
مانند اصل خود هستند و عموماً بدون توضیح تقریباً قابل درکند، در حالی که نمادها منحصراً از طریق قراردادهای اجتماعی مفهوم پیدا می‌کنند و غالباً از طریق آموزش مستقیم باید آموخته شوند؛ شاید استفاده از واژه "نماد شناسی"، برای عدد "سیزده" مناسب تر باشد.



مرجع: سایت آموزش تخصصی نقد عکس، "فوتوریویو"